اختلال وسواسی جبری در نظام طبقه بندی DSM_IV_TR به عنوان یک اختلال اضطرابی طبقه بندی می شود که با حضور افکار وسواسی و اعمال اجباری تعریف می شود.
افکار وسواسی : فکرها و تمایلات و تصوراتی ناخواسته و بی معنی و غیرعادی هستند که باعث ناراحتی فرد می شوند.
این افکار منحصر به فرد هستند اما محتوای آنها معمولا به یکی از موارد زیر مربوط می شود :
مذهب ، سکس ، آلودگی ،خشونت ، احساس به قطعی بودن یا کامل بودن،بیماری
اعمال وسواسی : نوعی احساس اجبار به انجام عملی عینی یا ذهنی به منظور کاهش اضطراب ناشی از افکار وسواسی.این اعمال منحصر به فرد، بی معنی و افراطی هستند.
اعمال وسواسی بصورت آشکار و پنهان اجرا می شوند.
آشکار مثل : شستن مکرر دستها
پنهان مثل : تکرار مکرر ذکر یا شمردن
معمولا شخصی که مبتلا به اختلال وسواسی_اجباری است ، هم افکار وسواسی هم اعمال اجباری را نشان می دهد اما 10درصد ازمبتلایان به این اختلال فقط یکی از این حالت را دارند.
این اختلال زنان و مردان را به یک اندازه تهدید میکند .نرخ ابتلا کودکان پسر نسبت به دختر بیشتر است.
شرایط محیطی و ارث بر این اختلال موثرند.
علامت ها و نشانه های OCDمعمولا تدربجا بروز پیدا میکند اما تنها استثنا زنان هستند که به دنبال حاملگی بصورت ناگهانی علائمOCDرا از خود نشان می دهند.
هرچند بروز این اختلال در هر سنی ممکن است اما در مردان 15_6سالگی و در زنان 29_20سالگی میباشد.
علائم بیماری ممکن است در طی زمان از لحاظ شدت کم و زیاد شود.این تغییرات به شرایط و استرس محیطی بستگی دارد.
بهبود خودبه خودی این بیماری ممکن نیست.در صورت عدم معالجه ،بیماران مسیر مزمن و قهقرایی را طی کند و ممکن است اختلالات دیگری نظیر اختلال خواب را ایجاد کند.
درمان تایید شده برای این اختلال ، توسط اغلب تحقیقات انجام شده ؛ درمان شناختی_رفتاری می باشد.
این روش شامل دو قسمت می باشد :
)1مواجهه و پیشگیری از واکنش
)2شناخت درمانی
*مواجهه و پیشگیری از واکنش
این تکنیک شامل مواجهه مکرر با منبع وسواس فکری می باشد . سپس از فرد خواسته می شود از آن رفتار وسواس گونه که معمولاانجام می داد،اجتناب کند تا اضطراب فرد کاهش پیدا کند.برای مثال : اگر شخصی وسواس شستن دست هایش را داشته باشد
شاید درمانگر از فرد بخواهد که دستگیره در توالت عمومی را لمسکند و از شستن دست ها اجتناب کند و فرد در حالی که گوشه اینشسته است ،میل به شست و شو در او کم می شود و به تدریج از بین می رود.
بااین روش فرد یاد می گیرد برای رهایی از اضطراب،نیازی به انجام الگوهای مکرر رفتاری نیست و کنترل وسواس خود را دارد.همچنینبه مغز می توان آموخت که وقوع نشانه های اختلال وسواس فکری عملی را برای همیشه کاهش دهد.
*شناخت درمانی
شناخت درمانی بر افکار مصیبت بار و احساس اغراق آمیز مسئولیتی که فرد بر دوش خود احساس می کند،تمرکز دارد.بخش بزرگی از شناخت درمانی برای ، OCD شیوه های سالم و موثر واکنش به افکار وسواس گونه را بدون متوسل شدن به وسواس عملی آموزش می دهد.
علاوه بر درمان شناختی رفتاری ، از درمان های دیگری نیز استفاده می شود
مثل : دارو درمانی _ گروه درمانی _ خانواده درمانی
دارودرمانی :
داروهای ضد افسردگی می تواند مفید باشد.اما دارو به تنهایی کافی نیس و بیمار باید همزمان با روان درمانی پیش رود.
گروه درمانی :
گروه درمانی از طریق گرد هم آوردن افرادی که درگیر این اختلال هستند پشتوانه و دلگرمی ایجاد می کند و احساس انزوای فرد را کاهش می دهد.
خانواده درمانی :
از آنجا که OCDاغلب مشکلاتی را در زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی ایجاد می کند ، خانواده درمانی ،درک و شناخت این اختلال را بالا می برد و می تواند به کاهش ناسازگاری های خانوادگی کمک کند و همچنین می تواند به اعضای خانواده انگیزه بدهد و به آنها بیاموزد که چگونه به عزیزانشان کمک کنند.
نوع واکنش اطرافیان به فرد مبتلا تاثیر زیادی دارد.نظرات یا انتقادات منفی می تواند بیماری را بدتر کند ولی دلگرمی دادن به شخص بیمار می تواند در نتیجه درمان موثر و مفید واقع شود .
در مقابل این افراد از انتقاد ،سرزنش،امرونهی و نصیحت کردن پرهیز شود.همچنین در انجام الگوی رفتاری آنها همراهی نشودبلکه توازن را میان حمایت و ایستادگی در برابر خواسته هایشان رعایت شود.
می توانید با فرد مبتلا جنبه خنده دار افکار و اعمال وسواسی را بررسی کنید.و بافرد مبتلا به آن افکار بخندید نه به فرد وسواسی. بدین وسیله به فرد کمک می کنید به پوچی و بی معنی بودن این اعمال و
افکار پی برده و درمان راحت تر شکل بگیرد.
برای کمک به خود در این بیماری می توانید اموری را انجام دهید مانند :
*بطور منظم ورزش کنید
زیرا بدین وسیله سیستم عصبی تقویت و اضطراب کاهش میابد.
*ارتباط خود را با خانواده و دوستان حفظ کنید
وسواس فکری عملی می تواند آنقدر زمان گیر باشد که فرد را به انزوا برساند. انزوای اجتماعی این بیماری را بدتر می کند.
*خواب کافی داشته باشید
اضطراب و نگرانی باعث بی خوابی می شود.بی خوابی ؛افکار و احساسات اضطراب آور را تشدید می کند. با خواب کافی ،تعادل بین احساسات راحت تر می باشد.خواب کافی یک عامل اساسی و کلیدی در برطرف کردن اختلالات اضطرابی مانند OCDمی باشد.
استرس می تواند باعث بدتر شدن نشانه های OCDشود.برای دوری از این حالت، می توان مراقبه آگاهانه ،یوگا ،تنفس عمیق و دیگر تکنیک های آرام سازی را به کار برد تا سطح تنش پایین آید و بتوان تمایلات به اعمال و افکار وسواسی را کنترل کرد.ترجیحا برای بهتر جواب گرفتن،بصورت منظم از تکنیک های آرام سازی استفاده شود.
-از ترس هایتان دوری نکنید ؛بلکه خود را درمعرض آنها قرار دهید و از واکنش های اجباری خود به آن موضوع اجتناب و مقاومت کنید.اگر مقاومت سخت بود،حدالامکان سعی کنید آنها را کم کم کاهش دهید.دراین صورت متوجه خواهید شد ، کنترل افکار و اعمالتان را در اختیار دارید و ترسایتان کاهش پیدا کرده است.
*زمانی که افکار و تمایلاتOCDبه سراغتان آمد سعی کنید توجهتان را به چیزی جلب کنید
بطور مثال : ورزش کردن،آهنگ گوش دادن،راه رفتن ،دویدن ،کتاب خواندن و… حداقل 15دقیقه کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید تا بدین وسیله،واکنش های خود را به افکار و رفتارهای وسواس گونه به تاخیر بیندازید و مقاومت کنید.
سعی کنید زمان مقاومت را افزایش دهید .هر چه بیشتر به تاخیربندازید از شدت تمایلاتتان کاسته می شود.
*پیش بینی تمایلاتOCDنیز می تواند موثر باشد
می توان با پیش بینی تمایلات وسواس گونه بروز آنها را کاهش دهید.مثلا اگر وسواس عملی شما شامل اطمینان از قفل بودن درها است سعی کنید برای بار اول که در را قفل می کنید با دقت انجام دهیدو یک تصویر ذهنی کامل از کاری که انجام داده اید ایجاد کنید و سپس یک تذکر ذهنی به خودتان دهید و به خود بگویید : من در را بستم.من دارم میبینم و مطمئنم که در بسته است. و زمانی که تمایل به چک کردن سراغتان آمد با خیال راحت تری به خودتان می توانید بگویید : این یک فکر وسواسی است.
*افکار یا نگرانی های وسواس گونه خود را یادداشت کنید و به چالش بکشید
هرگاه تمایل به افکار وسواسی پیدا کردید ،آنها را یادداشت کنید حتی اگر تکراری باشند.نوشتن همه این ها یه شما کمک می کند شاهد تکراری بودن وسواس های فکری تان باشید و زمانی که صدهابار جملات تکراری را یادداشت می کنید ، قدرت و شدت آنها کاسته میشود.
*یک دوره نگرانی برای OCDمعین کنید
بجای سرکوب کردن وسواس های فکری عملی،زمان و مکان مشخص کنید و به آنها در آن زمان و مکان خاص و محدود ، اجازه ورود به ذهنتان را دهید.روزی حداقل10دقیقه وقت خود را وقف این وسواس ها کنید. سعی کنید این ساعات نزدیک زمان خوابتان نباشد که موجب آشفتگی خوابتان شود.درطول این دوره مشخص سعی کنید فقط روی افکار و تمایلات منفی تمرکز کنید و سعی نکنید آنها را اصلاح کنید.
درپایان دوره نگرانی ،چندنفس عمیق و آرام بخش بکشید و اجازه دهید آن فکرها از ذهنتان بیرون روند و سپس به فعالیت های عادی و روزمره خود بپردازید.سعی کنید باقی روز را بدون هیچ گونه پرداختن به این گونه وسواس ها سرکنید.
وقتی در طول روز آن فکرها به سراغتان آمد ،آنها را بنویسید و به دوره ی نگرانی خود موکول کنید.آنهارا برای بعد نگه دارید و به کارهای دیگر بپردازید.
در طول دوره نگرانی ،نوشته های قبلی را مرور کنید و به آنها فکرکنید.اگر آنها همچنان آزارتان می دهد ، به خودتان اجازه نگرانی بدهید اما فقط به همان اندازه دوره ی نگرانی.
*از وسواس خود یک فایل صوتی تهیه کنید.
روی یک نگرانی یا وسواس فکری خاصی تمرکز کنید و آن را همان گونه که به ذهنتان می آید ضبط کنید.روزانه45دقیقه به آن گوش کنید
تا دیگر آن موضوع سبب پریشانی و اضطراب شما نشود. مواجهه با نگرانی ها باعث کاهش تدریجی آنها می شود. بعد از گذراندن این دوره،می توانید این تمرین را برای وسواس دیگری انجام دهید.
اختلال وسواسی جبری علت های مختلفی دارد.در برخی موارد،نشانه های OCDاز جمله شست و شو یا ذخیره سازی واکنشی است که آنها به آسیب روحی نشان می دهند.اگر فرد استرس پس از سانحه دارد و یاهر علت زیر بنایی دیگر ،تا زمانی که ضربات آن را پشت سر نگذارد و درمان نشود ، رویکردهای شناختی موثر نخواهد بود.
*شرح حال*
•روی فرم شماره پرونده و تاریخ مراجعه یادداشت شود.
•مشخصات اولیه بیمار یادداشت شود.
•منبعی که بیمار را به مرکز درمانی ارجاع داده است یادداشت شود.
•علت اصلی مراجع یادداشت شود.
•زمانی که بیمار برای اولین بار برای بیماری خود به پزشک مراجعه کرده یادداشت گردد.
•نحوه شروع بیماری یادداشت شود.یعنی مشخص شود بیماری بصورت ناگهانی و توسط اتفاقی شروع شده است یا تدریجی.
•بررسی شود که آیا بیمار قبلا بیماری روانی دیگری داشته یانه.درصورت مثبت بودن جواب،نوع و علائم و داروهای مصرفی ذکر شود.
•عوامل سبب ساز بیماری بررسی شود.
•سابقه بیماری جسمی و جراحی و…بررسی شود.
•تاریخچه خانوادگی ،یعنی والدین بیمار نسبت فامیلی دارند یانه ذکر شود.
•بررسی شود که آیا فرد در کارکردهای زندگی خود اعم از کارکردهای فردی،خانوادگی،اجتماعی و شغلی اختلال دارد یانه.
•علائم و نشانه های فرد بیمار بررسی شود.
•درمانگر بعداز مصاحبه با بیمار لازم است شرح حال و علائم و نشانه های بارز و مثبت را که در بیمار تشخیص داده است،قید کند.جامع اما کوتاه.
•پزشک بیمار را معاینه و در صورت غیرطبیعی بودن نوع آن را کند.
•نتایج آزمایشات مثل رادیوگرافی،سی تی اسکن و…ذکر شود.
•نوع بیماری تشخیص داده شود.
•داروهایی که بیمار اولین باید مصرف کند یادداشت شود
•تاریخ مراجعه فعلی بیمار هربار باید نوشته شود،علائم و نشانه های فعلی بیمار و عوارض جانبی داروهای مصرف شده یادداشت شود،اسامی داروهایی که هربار برای مراجع تجویز می شود ثبت گردد و با توجه به وضعیت بیمار نوع و سیر بیماری و میزان داروهای تجویز شده و تاریخ مراجعه بعدی یادداشت شود.